احساسات ما مردم...

سلام به همه

در باب تغییر طرز تلقی همیشه حرفهای زیادی زده شده و تقریبا همه مشاوران و روانشناسان بر این موضوع تاکید ویژه ای دارند. میخواستم مطلبی رو در اینجا بنویسم که میدونم ممکنه بعضی از دوستان در جاهای دیگه با روایت متفاوتی اون رو خونده باشند ولی منظور مهم ، کارکرد این متنه و نه جمله بندیش...

روزی گدای نابینایی در مسیر عبور عابران نشسته و کاغذی را جلوی پای خود قرار داده بود که روی آن نوشته بود:

من کورم... کمی پول به من بدهید.

هر از گاهی عابری در ته جیب خود به دنبال پول خردی می گشت و احیانا اگر موفق به پیدا کردن چیزی میشد آن را جلوی گدا می انداخت...

مدتی بعد خانمی ایستاد و گفت: من به تو پول نمیدهم  اما میتوانم کمک دیگری بکنم. سپس کاغذ گدا را برداشت و برگرداند و چیزی نوشت و گذاشت و رفت...

از این به بعد تقریبا هر عابری که از آنجا میگذشت کمی تامل میکرد و مبلغی کمک میکرد!!! تا اینکه برای خود گدای نابینا هم سوال شد که مگر چه اتفاقی افتاده که ناگهان رفتار همه عوض شده...؟!! به همین علت به یکی از عابران گفت: ببخشید! روی این کاغذی که جلوی من هست چه چیزی نوشته شده؟

فرد برایش اینگونه خواند:

من نابینا هستم و نمی توانم زیباییهای این دنیا را ببینم...

به من کمک کنید

همین!!!

توی جمله اول که میگفت من کورم به من پول بدید یک نوع انرژی هست و توی این جمله دوم یک نوع انرژی دیگه. جمله اول بخش "مالکیت" تفکرات را درگیر میکند یعنی ضمیر ناخودآگاه فرد سعی میکند در مقابل کسی که پولش را از او میخواهد از دارایی خود دفاع کند و یا بخش اندکی که مهم نیست را به او بدهد! مثلا همان پول خرد ته جیب... اما خانمی که جمله دوم را برای نابینای داستان ما نوشته بود از نگاه ریز بین زنانه خود جمله ای را طراحی کرده که بخش "احساسات" تفکرات را درگیر میکند. همه ما با خواندن جمله دوم احساساتی می شویم و برای چند لحظه خود را به جای فرد میگذاریم از ندیدن چیزهایی که خیلی برایمان عزیز هستند نگران میشویم. این احساسات سبب می شود فعال شویم و به فرد کمک کنیم.

الغرض...

موضوع موضوع مردم و مسئولین استانه!

تا زمانی که احساسات مردم درباره شهر بندرعباس و استان هرمزگان اصلاح نشود مشکلات این شهر و استان حل نمیشود. ما مردم، باید احساسات خود را به گونه ای هدایت کنیم که از زمین زمان برای این شهر خوبی ببارد. مگر مسئولین ما از کره دیگری به کره زمین آمده اند؟  نه! آنها هم مثل همه انسان هستند و احساسات دارند و درک میکنند. مهم این است که ما به نحوی خواسته هایمان را به آنها برسانیم که احساسات آنها درگیر شود!!!

مسئولین دوست دارند کمک کنند ولی...

چه آنهایی که توسط مقامات کشوری انتصاب میشوند و چه آنهایی که توسط مردم انتخاب میشوند. مهم خواسته های ما مردم از مسئولین است.

الان فرصت مناسبی برای توضیح بیشتر این جریان نیست!

انشالله بعد از انتخابات به تفصیل ماجرا را شرح میدم

در ضمن هنوز تعدادی از دوستان نظرات خودشون رو به صورت تلفنی و پیامکی به من منتقل میکنند! همینجا از خانمها و آقایون محترم خواهش میکنم اگر نظر خاصی دارید لطفا همینجا نظر بدید تا بقیه دوستان هم استفاده کنند.

متشکرم

خدا نگهدار همه